وبسايت ديجي كالا - سام راد: در زمانهاي كه جريانهاي ديجيتال سهمي فزاينده از تجارت و رشد اقتصادي را تحت فرمان خود درآوردهاند، مديران اجرايي بايد پاسخگوي سؤالات جديدي باشند. جهانيسازي كه روزگاري بر مبناي تجارت كالاها و بازارهاي مالي فرامرزي سنجيده ميشد، امروز به طرز اجتنابناپذيري با مبحث ديجيتالسازي درهم تنيده شده است.
انتقال لحظهاي جريانهاي عظيم داده و اطلاعات و توانايي اين شبكههاي تودرتوي ديجيتال در مرتبط ساختن هر چيز و هر كس در هر مكان، شركتها را ناگزير ساخته تا از نو به مفهوم جهاني بودن بيانديشند. شركت مشاور مديريتي مككينسي در يكي از پژوهشهاي خود پس از ارزيابي اثرات اقتصادي اين چرخش ديجيتال، پنج حوزه حياتي را كه بايد كانون توجه مديران و تيمهاي ارشد مديريتي باشد، شناسايي كرده است.
وبسايت ديجي كالا - سام راد: در زمانهاي كه جريانهاي ديجيتال سهمي فزاينده از تجارت و رشد اقتصادي را تحت فرمان خود درآوردهاند، مديران اجرايي بايد پاسخگوي سؤالات جديدي باشند. جهانيسازي كه روزگاري بر مبناي تجارت كالاها و بازارهاي مالي فرامرزي سنجيده ميشد، امروز به طرز اجتنابناپذيري با مبحث ديجيتالسازي درهم تنيده شده است.
انتقال لحظهاي جريانهاي عظيم داده و اطلاعات و توانايي اين شبكههاي تودرتوي ديجيتال در مرتبط ساختن هر چيز و هر كس در هر مكان، شركتها را ناگزير ساخته تا از نو به مفهوم جهاني بودن بيانديشند. شركت مشاور مديريتي مككينسي در يكي از پژوهشهاي خود پس از ارزيابي اثرات اقتصادي اين چرخش ديجيتال، پنج حوزه حياتي را كه بايد كانون توجه مديران و تيمهاي ارشد مديريتي باشد، شناسايي كرده است.
تجارت نوين، بيت به بيت
مككينسي با تدوين يك مدل اقتصادسنجي بر مبناي جريانهاي ورودي و خروجي كالاها، خدمات، دادهها و منابع مالي و انساني در ۹۷ كشور از اقصي نقاط دنيا، درصدد ارزيابي اثرات اقتصادي جهانيسازي ديجيتال برآمده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد جريانهاي يادشده در طول يك دهه گذشته ميزان توليد ناخالص داخلي جهاني را در حدود ۱۰درصد افزايش دادهاند. اين ارزش افزوده تنها در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۷٫۸ تريليون دلار بوده است.
در اين ميان، جريانهاي دادهاي، حتي بالاتر از سرمايهگذاري مستقيم خارجي، منشأ بلافصل ۲٫۲ تريليون دلار يا نزديك به يكسوم اين ارزش افزوده بودهاند؛ سهمي كه با در نظر گرفتن نقش غيرمستقيم اين جريانها در ميسرسازي ديگر انواع داد و ستدهاي فرامرزي، به ۲٫۸ تريليون دلار ميرسد. جريانهاي دادهاي در اثرگذاري توأمان بر توليد ناخالص داخلي حتي از تجارت جهاني كالاها هم پيشي ميگيرند.
اين خود يك تحول چشمگير است، چرا كه جريانهاي دادهاي فرامرزي همين ۱۵ سال پيش بسيار ناچيز و قابل چشمپوشي بودند. شاهد اين مدعا نيز پهناي باند فرامرزي به عنوان پايبست و زيرساخت اين دست فعاليتهاي روبهرشد اقتصادي است كه در طي دهه گذشته ۴۵ برابر شده و برآورد ميشود در پنج سال آتي هم افزايشي ۹ برابري داشته باشد.
جريانهاي ديجيتال اما گذشته از آنكه خود رأسا ارزش توليد ميكنند، دستبهكار متحول ساختن ارزشهاي سنتيتر ديگر هم شدهاند. براي مثال، نزديك به ۵۰ درصد از خدمات قابل معامله جهاني تاكنون ديجيتال شدهاند و اين ميزان همچنان در حال گسترش است. حدود ۱۲ درصد از تجارت جهاني كالاها هم امروزه در چارچوب تجارت الكترونيك بينالمللي صورت ميپذيرد. ديجيتالسازي همچنين بواسطه وبسايتهايي چون AirBnB و TripAdvisor كه اطلاعات لازم را براي سفر فراهم ميآورند، جريانهاي انساني را نيز تسهيل كرده است.
در اين بين، نرخ رشد تجارت كالاها به شدت كاهش يافته است. اين آشكارا برخلاف روند دهههاي گذشته است كه شاهد افزايش سهم ۱۳٫۸ درصدي (۲ تريليون دلاري) تجارت كالاها از توليد ناخالص داخلي جهاني در سال ۱۹۸۵ به ۲۶٫۶ درصد (۱۶ تريليون دلار) در آستانه ركود بزرگ در دهه اول قرن جديد ميلادي بودهايم.
با آنكه تجارت كالاها، از دوران بحران به اين سو، در هر دو بخش كالاهاي توليدي واسطهاي و نهايي دچار افت شده، اما بخش بزرگي از اين شتاب كاهشي اخير ناشي از كاهش تقاضا و تنزل قيمت كالاها است.
در همين اثنا، بسياري از شركتها در حال بازنگري مخاطرات و پيچيدگيهاي مديريت زنجيرههاي تأمين طولاتي خود بوده و از آنجايي كه اهميت بيشتري براي هزينههاي كسبوكاري چون "سرعت تبديل ايده به محصول يا خدمت” نسبت به هزينه نيروي كار قائل هستند، امروز شاهد توليد بيشتر در كشورهايي هستيم كه بناست مصرفكننده كالاهاي توليدشده باشند. با نگاهي به آينده به نظر ميرسد فناوري چاپ سهبعدي هم ميتواند افول هرچه بيشتر تجارت بينالملل را به همراه داشته باشد، زيرا در آيندهاي نزديك ميتوان بسياري از كالاها را درست در نقطه مصرف آن چاپ كرد. تمامي اين تحولات امكان ازسرگيري رشد پرشتاب پيشين در تجارت جهاني كالاها را بسيار نامحتمل ميسازد.
5 كليد براي موفقيت كسبوكار در عصر ديجيتال
پلتفرمهاي باز، كالاهاي مجازي و Digital Wrappers
بزرگترين بنگاهها و شركتهاي تجاري از مدتها پيش در پس پرده دست به كار ايجاد پلتفرمهايي براي مديريت تأمينكنندگان، ارتباط با مشتريان و برپايي كانالهاي داخلي ارتباطي و به اشتراكگذاري دادهها بودهاند. اگرچه بسياري از اين پلتفرمها درونسازماني هستند، اما بزرگترين و شناختهشدهترين آنان ماهيت بازتر و همگانيتري داشته و با دربرگرفتن بازارهاي تجارت الكترونيك، شبكههاي اجتماعي و رسانههاي ديجيتال، صدها ميليون نفر از كاربران جهاني را به يكديگر متصل ميسازند.
اين پلتفرمهاي باز نه تنها به خودي خود پايگاهي عظيم از مشتريان براي كسبوكارها فراهم آورده، بلكه بازارهايي با ابعاد و شفافيت جهاني نيز پديد ميآورند؛ چنانكه مشتريان تنها با چند كليك ميتوانند به اطلاعاتي جزئي از محصولات، خدمات، قيمتها و تأمينكنندگان متعدد آنان در اقصي نقاط دنيا دسترسي پيدا كنند.
اين امر با ايجاد اختلال در برخي مراحل مياني فرآيند بازار، كارآمدي و بازده بازارها را افزايش ميدهد. گذشته از اين، پلتفرمهاي ديجيتال به شركتهايي كه كالاها و خدمات ديجيتال ارائه ميدهند، كمك ميكنند تا بدون نياز به حضور فيزيكي، وارد بازارهاي بينالمللي شوند. آنان همچنين ميليونها كسبوكار كوچك و متوسط را در معرض ديد جهانيان قرار داده و زيرساختهاي لازم صادراتي را هم در اختيارشان ميگذارند.
براي مثال، تنها در پلتفرم eBay، ۸۸ تا ۱۰۰ درصد از اين شركتهاي نسبتاً متوسط در ۱۸ كشوري كه مورد مطالعه قرار گرفتهاند، در حال صادرات محصولات و خدمات خود هستند كه به هيچ عنوان قابل قياس با نرخ ۲۵درصدي شركتهاي سنتي در همين كشورها نيست.
تجارت كالاهاي مجازي از جمله كتابهاي الكترونيكي، اپليكيشنها، بازيهاي آنلاين و موسيقيهاي قابلدانلود هم درست به مانند ارائه خدمات نرمافزاري، پخش آنلاين (Streaming) و رايانش ابري (Cloud-Computing)، به سرعت در حال رشد است. با پايين آمدن هزينه چاپ ۳بعدي، انتظار ميرود تجارتهاي اينچنيني ابعاد جديدتري نيز پيدا كنند؛ براي نمونه، شركتها قادر خواهند بود با ارسال فايلهايي ديجيتال، كالا را در محل توليد كنند. همين حالا هم تعداد زيادي از شركتها براي توليد قطعات و ذخاير يدكي در مناطق دوردست از چاپ ۳بعدي استفاده ميكنند.
بسياري از شركتها همچنين به منظور افزايش ارزش خدمات و محصولات فروشي خود از Digital Wrapperها استفاده ميكنند كه در حقيقت واسطي براي انتقال دادهها از طريق شبكه انتقال نوري هستند. به طور مثال، شركتهاي پشتيباني و تداركاتي از سنسورها، دادهها و نرمافزارهاي گوناگوني براي رديابي محمولههاي فيزيكي ارسالي خود بهره ميبرند.
نتايج مطالعات نشان ميدهد فناوري شناسايي با امواج راديويي يا همان RFID، ضمن بهبود كارآيي ميتواند بهاي تمامشده موجودي كالا را تا ۷۰ درصد پايين آورد. مطالعات موردي در آلمان بر روي برخي مراكز پشتيباني شركتي از جمله BMW و HP حاكي از آن است كه اين فناوري ضرر و زيانهاي ناشي از حملونقل كالا را هم ۱۱ الي ۱۴ درصد كاهش ميدهد.
بنيانهاي تجارت در عصر ديجيتال
امروزه با تسلط هرچه بيشتر روند ديجيتالسازي، احتمال ميرود آن دست مدلهاي تجاري كه پيشتر بر مبناي جهانيسازي قرن بيستمي تدوين شده بودند، مدت زمان زيادي پايدار باقي نمانند. در اين ميان و در شرايطي كه رهبران تجاري در حال ارزيابي فرصتها و تهديدهاي پيشارو هستند، پاسخگويي به پنج پرسش زير ميتواند مبناي مباحثات و تصميمگيريها باشد:
۱- آيا ما درك روشني از چشمانداز و دورنماي رقابتي داريم؟
در شرايطي كه پلتفرمهاي ديجيتال به شركتها اجازه ميدهند تا فارغ از اندازه و جايگاه جغرافيايي خود، محصولاتشان را با سرعت هرچه بيشتر به بازارهاي جديد معرفي و عرضه كنند، عرصه رقابت نيز تنگاتنگتر از پيش شده است. آمازون امروز در حالي ميزبان دو ميليون فروشنده ثالث است كه نزديك به ۱۰ ميليون كسبوكار كوچك نيز پلتفرم عليبابا را به عرصه داد و ستد خود بدل ساختهاند.
روند رو به رشد تجارت از طريق شركتهاي چندمليتي خرد، بيش از هر جا در ايالات متحده قابل مشاهده است؛ يعني كشوري كه طي سالهاي ۱۹۷۷ تا ۲۰۱۳، شاهد سقوط سهم صادراتي شركتهاي چندمليتي بزرگ از ۸۴ درصد به ۵۰ درصد بوده است. آنچه مسلم است، ظهور رقباي جديد ديجيتال در سرتاسر دنيا فشارهاي قيمتگذاري را تشديد و چرخه محصول را شتاب ميبخشد.
۲- آيا ما از دارايي و قابليتهاي لازم براي رقابت برخورداريم؟
ساخت پلتفرمهاي ديجيتال و مراكز داده و برقراري ارتباط آنلاين با مشتريان ديگر تنها مختص به غولهاي اينترنتي نيست. به طور مثال، جنرال الكتريك يكي از شركتهايي است كه با تغيير و تحول در قابليتهاي اصلي توليدي خود، به دنبال تثبيت جايگاهش در مقام يك پيشگام جهاني در فناوري اينترنت اشياء است. بنابراين به نظر ميرسد تمامي كسبوكارهاي صنعتي بايستي با نگاهي تازه به داراييهاي خود همچون دادههاي بازار يا كانالهاي ارتباطي با مشتريان، به اين بيانديشند كه چگونه ميتوانند اين داراييها را مبناي شيوههاي جديدي براي درآمدزايي قرار دهند.
آنان براي اين منظور نيازمند قابليتهاي پيشرفته ديجيتال، به عنوان يك مزيت عمده رقابتي و نيروي كاري با مهارتهاي نوين و پيشرفته هستند كه همچنان كمياب است. در اين ميان، پلتفرمهاي آنلاين استعداديابي ميتوانند با هدايت شركتها به سمت يك بازار كار جهانيتر، امكان جذب افراد موردنياز را در دوردستترين نقاط فراهم آورند.
۳- آيا ميتوانيم استراتژي محصول خود را هر چه سادهتر سازيم؟
ديجيتالسازي شايد موجب تسهيل فرآيند سازگارسازي محصولات، برندها و قيمتها براي شركتهايي باشد كه در بازارهاي متعدد جهاني حضور دارند، اما به موازات آن شاهد گرايشاتي به سمت تركيبكالاهاي جهاني ساده و جمعوجور نيز هستيم. بسياري از شركتهاي خودروسازي در همين مسير حركت كردهاند. شركت اپل هم تنها تعداد محدودي از مدلهاي آيفون و آيپد خود را به بازار عرضه ميكند كه فارغ از محل فروششان، از طراحي و برندينگ يكدستي برخوردارند.
Airbnb، Uber و فيسبوك هم پلتفرمهاي ديجيتال خود را با كمترين تغييرات بر حسب نياز، صرفاً كشور به كشور بسط و گسترش دادهاند. در اين ميان، صنايع رسانهاي و تكنولوژي مصرفي آرام آرام به سمت معرفي همزمان محصولات جديد خود در سطح جهاني چرخش پيدا كردهاند؛ چرا كه پلتفرمهاي ديجيتال، از جمله شبكههاي اجتماعي به مصرفكنندگان در سرتاسر دنيا اجازه ميدهند تا به صورت لحظهاي شاهد عرضه اين محصولات در ديگر كشورها باشند.
همين امر فرصتي براي محصولات تازه عرضه شده فراهم ميآورد تا به صورت ويروسي و با سرعت و ابعاد بيسابقهاي در جمعيت مصرفكنندگان جهاني نفوذ كنند. خلاصه آنكه ايجاد يك توازن هوشمندانه در حوزه سفارشيسازي كالاها و خدمات هر روز به اولويتي مهمتر از پيش براي مديران ارشد بدل ميشود.
۴- آيا بايد سازمان و زنجيره تأمين خود را از نو ساماندهي كنيم؟
ابزارهاي ديجيتال ارتباط لحظهاي و همكاري از راه دور امكان متمركزسازي برخي كارها و وظايف همچون عمليات واحد پيشتيباني يا تحقيق و توسعه و تشكيل گروههاي مجازي جهاني و فرامرزي را فراهم آورده و اجازه ميدهند تا شركتها ديگر حتي در قيد داشتن يك دفتر مركزي جهاني هم نباشند. فناوريهاي ديجيتال همچنين دستبهكار تغيير شكل زنجيرههاي تأمين هستند.
براي مثال، "برجهاي كنترل” ديجيتال كه رؤيتپذيري دقيقهاي زنجيرههاي پيچيده تأمين را ممكن ميسازند، ميتوانند هماهنگي بلادرنگ فروشندگان جهاني را نيز به همراه داشته باشند. از آنجايي كه اصل ” سرعت تبديل ايده به محصول يا خدمت” امروزه در دنياي ديجيتال بيش از هميشه حائز اهميت است، بسياري از شركتها درصدد ارزيابي دوباره زنجيرههاي تأمين طولاني و پيچيده و محاسن آنان برآمدهاند؛ چنانكه اكنون اين هزينههاي تداركات و پشتيباني، زمان انتظار، بهرهوري و نزديكي به ديگر عمليات شركتي است كه از اولويت بالاتري برخوردارند.
نتايج پيمايش اخير شركت UPS حاكي از آن است كه تقريباً يكسوم شركتهاي هايتك در حال انتقال خطوط توليد يا مونتاژ خود و هرچه نزديكتر ساختن آنان به بازارهاي كاربريشان هستند. رواج گستردهتر فناوريهاي چاپ ۳بعدي هم ميتواند شركتهاي بيشتري را مجاب سازد تا درباره محل استقرار توليد خود تجديدنظر كرده و در اين ميان، به شكلي بالقوه، زنجيره ارزش توليد جهاني را نيز شكلي دوباره بخشند.
۵- مخاطرات جديد از چه قرارند؟
حفظ امنيت دادهها بايد در هر صنعتي، يكي از اولويتهاي اصلي شركتها باشد. البته كه پيشي گرفتن از هكرهايي كه هر روز كاركشتهتر از پيش ميشوند، به راستي مشكل است، اما شركتها بايد با در اولويت قرار دادن داراييهاي اطلاعاتيشان، آنان را به طور مستمر تست كرده و در همكاري با كاركنان خط مقدم خود بر اجراي اقدامات حفاظتي اصولي پافشاري كنند.
گذشته از اين، رقابتهاي اينترنتي و بينالمللي آن دريچه انحصاري را از هم گسيخته كه شركتها روزگاري در قبال محصولات و خدمات جديد خود از آن بهره ميبردند؛ تا بدان جا كه امروزه نسخههاي تقليدي محصولات جديد حتي پيش از آنكه مبدعين اصلي آنان فرصت بسط و گسترش توان و دامنه توليد و عرضه را يافته باشند، به بازارهاي جديد عرضه ميشوند.